همپرسه با افلاطون
* در سبک زندگی، تغییرات آنقدر که ناخودآگاه اتفاق میافتد، خودآگاهی و نیت اثر ندارد. بسیاری از تغییرات در سبک زندگی، بدون آنکه شخص بداند، با انجام دادن کاری و گرایش به یک انتخاب جدید رخ میدهد؛ چون مبنای اصلی و اساسیِ سبک زندگی، «انتخاب»، و علایق و گرایشهایی است که منجر به این «انتخاب» میشود. پ.ن: ممنون میشوم اگر برای تکمیل فهرست چارچوبهای کلی زندگی دینی پیشنهاد بدهید.
* در بحث سبک زندگی دینی، باید چارچوبها را از دین استخراج کرد. مثلاً اسلام میگوید «صلهرحم کن». صلهرحم آیا با کادو دادن و هدیهدادن است؟ آیا با تلفنزدن و احوالپرسی است؟ آیا با چت در اینترنت است؟ این چیزی است که من باید تشخیص بدهم. و یا مثلا «از لغو بپرهیز». اما آیا موسیقی کلا لغو است یا بخشیاش لغو است؟ آیا تلوزیون لغو است؟ آیا گعده لغو است؟ را بازهم من باید با شرایط زندگی امروزم تشخیص بدهم. به نظرم بد نیست که کتاب مفاتیح الحیات آقای جوادی آملی را با این نگاه نقد و بررسی کرد.
* برخی از چارچوبهای کلی در سبک زندگی دینی که به ذهنم میرسد: حیا؛ سخاوتمندی؛ صلهرحم؛ خانوادهدوستی؛ وقتگذاشتن برای بچه؛ مطالعه؛ تفریح؛ پرهیز از لغو؛ احترام به والدین؛ ...
* یک بار درباره خصوصیات اخلاقی بچهها حرف میزدیم. من گفتم هدی (دخترم) جسارتش کم است و کم خطر میکند. کسی گفت این خلصت برای زنان خوب است و روایتی از امام علی (ع) ذکر کرد مبنی بر اینکه برخی خلصتهایی که برای مرد خوب است برای زن بد است. گفتم این سخن متعلق به دورهای است که هیچ زنی سرپرست خانواده نبود، هیچ زنی قرار نبود در فضای علمی و اجتماعی رقابت کند و خود را نشان بدهد و ...(نمونهای از این ادعا که جزئیاتی که در روایات درباره سبکزندگی آمده است چندان کارا نیستند و باید کلیات و چارچوب را اخذ کرد).